طرحواره ها چگونه شکل می گیرند؟
بسیاری از طرحواره ها در سالهای اولیه زندگی (به خصوص سه سال اول)شکل می گیرند، با گذشت زمان قوی تر شده و به حرکت خود ادامه می دهند تا جایی که حتی عامل بسیاری از تجربیات زندگی می شوند. هرچه زمان شکل گیری تله های زندگی به عقب تر(یعنی سالهای نخست زندگی برگردد) بنیادی تر و قوی تر است و تغییر آن سخت تر صورت می گیرد. در حالت کلی از آنجا که طرحواره ها بنیادی ترین و عمومی ترین باور های فرد هستند، تاثیر عمیقی در شناخت، احساس و رفتار فرد دارند و میتوانند کاملا بر زندگی وی مسلط شوند وهمه ی جنبه های زندگی را تحت تاثیر قرار دهند.
نحوه شکل گیری طرح واره ها به شناخت اولیه فرد در دوران کودکی از جهان پیرامون خود برمیگردد و افرادی که کودک در آن زمان بیشترین برخورد را با آنها داشته است مثل خانواده، گروه همسالان و … بیشترین تاثیر را در شکل گیری طرح واره ها دارند. این بنیاد فکری زمانی که فرد به بزرگسالی پا می گذارد، آنچنان قدرتمند می شود که در تمام لایه های ناخود آگاه ذهن فرد نفوذ می کند. گاهی تحت تاثیر تله های شخصیتی اقداماتی از فرد سر می زند که حتی توان تفسیر آنها را ندارد و بدون اینکه بداند چرا اینکار را کرده است هر بار در شرایط مشابه بازهم همین عمل از وی سرمیزند.
طرحواره ها بر اساس ذهنیت های اولیه فرد شکل می گیرند و تجربیات جدید موجب اصلاح و یا تغییر آنها میشود. در این میان عواملی هستند که در شکل گیری طرحواره های ناسازگار یا مخرب تاثیر گذار هستند که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.
عوامل تاثیر گذار در شکل گیری طرح واره
طرحواره های مخرب یا ناسازگار در شرایط زیر سریع تر رشد کرده و ماندگاری بیشتری پیدا می کنند.
اولین عامل شکل گیری طرحواره های شخصیتی عدم ارضا نیازها:
هر کودکی در بدو تولد نیاز های بنیادین مانند نیاز به دریافت عشق و محبت، نیاز به امنیت جسمی، نیاز به سرپناه، نیاز به آموزش و … دارد. بسیاری از این نیاز ها در محیط خانه و خانواده تامین میشود. چرا که در سالهای اولیه کودک بیشترین ارتباط را با اعضای خانواده خود دارد. چنانچه نیاز های کودک در هر زمینه ای ارضا نشود، می تواند منجر به شکل گیری تله هایی خاصی همچون طرحواره محرومیت هیجانی و طرحواره طرد شدگی و … شود که در ادامه به بررسی هر یک میپردازیم.
دومین عامل شکل گیری طرحواره های ذهنی ارضا بیش از حد نیازها:
از طرف دیگر اگر اطرافیان همواره گوش به فرمان باشند تا هر خواسته و نیاز کودک، هرچند غیر ضروری و یا حتی بی مورد را برآورده سازند، ممکن است در روند شکل گیری شخصیت و بنیاد باوری فرد اختلال ایجاد شود. به طور مثال فرد باور داشته باشد که، همه غلام حلقه به گوش او هستند و باید تمام نیازهایش را برطرف کنند(طرحواره استحقاق و بزرگمنشی) و یا همیشه باید کسی باشد که مسئولیت نگهداری از او را به عهده بگیرد(طرحواره وابستگی). این شیوه تربیتی میتواند منجر به شکل گیری طرحواره هایی همچون وابستگی/ بی کفایتی و استحقاق و بزرگ منشی شود که در ادامه به معرفی هر یک می پردازیم.
سومین عامل شکل گیری طرحواره های ذهنی آسیب دیدن و قربانی شدن:
اگر به هر دلیلی خانواده توان حفظ کردن امنیت فکری، عاطفی و حتی جسمی کودکشان را نداشته باشند و کودک در این ضمینه ها مورد سو استفاده قرارگیرد و قربانی شود، منجر به تشکیل طرح واره هایی همچون نقص/شرم، بی اعتمادی/بدرفتاری و یا آسیب پذیری در فرد میشود. البته در روند شکل گیری طرحواره ها عوامل دیگری مانند سبک مقابله ای که فرد انتخاب می کند، خلق خو و موارد ژنتیکی هم دخیل هستند. خلق و خوی کودک تعیین می کند که آیا توان برقراری ارتباط سالم با افراد مهم زندگی اش را دارد یا خیر. به طور مثال کودکی که خلق و خوی جسور دارد و تمایل به خطر کردن از خود نشان میدهد احتمال کمتری دارد که بتواند با والدین محتاط ارتباط برقرار کند.
نحوه عملکر طرحواره ها:
بنظر شما طرح واره ها به چه صورت عمل میکنند؟ هر طرح واره در شرایط خاصی تحریک و فعال می شود. اجازه دهید این مورد را با بررسی داستان یکی از مراجعان شرح دهیم.
انواع طرحواره چیست؟
همانطور که پیشتر گفتیم، طرح واره ها در دوران کودکی شکل میگیرند و رشد میکنند و به طور معمول در مقابل تغییر مقاوم هستند و عموما تا پایان عمر همراه انسان می مانند. گفتیم که طرح واره ها به طور کلی مفید هستند و موجب ساختار مندی ذهن انسان میشوند. اما طرح واره ها به دو دسته طرحواره سازگار اولیه و طرحواره ناسازگار اولیه تقسیم می شوند. مشکل اصلی طرحواره های ناسازگار یا همان طرح واره هایی مدیریت نشده هستند. این تله های شخصیتی باعث ایجاد الگوهای منفی تقویت شونده هستند و از طریق برقراری دوباره و دوباره تعاملات اجتماعی ناسالم به حیات خود ادامه میدهند و موجبات آزار و اذیت شما را پدید می آورند.
در این مقاله منظور ما از طرح واره ها همان طرحواره های ناسازگار است. برای اینکه بدانیم طرحواره درمانی به چه کارشناسان حوزه روانشناسی 18 طرح واره را شناسایی و هر یک را طبقه بندی کردند که، در ادامه به بررسی هر یک می پردازیم.
طبقه اول حوزه طرد و بریدگی:
طرحواره ها حوزه ی طرد و بریدگی حاصل احساس طردشدگی ای عمیق است. زمانی که والدین نتوانند نیاز به دریافت محبت, عشق، احترام و پذیرش را در کودکشان تامین کنند، طرح واره های این حوزه در ذهن کودک شکل می گیرند. اگر فرد در سنین کودکی والدین خود را از دست بدهد، یا اینکه والدینش عادت به انتقادات شدید و مکرر داشته باشند و یا کودک نسبت به گروه همسالان خود پذیرفته نشود و مواردی از این قبیل، طرحواره های این حوزه فعال می شود. پیشنهاد میکنیم چنانچه هر یک از طرحواره های حوزه طرد و بریدگی در شخصیت شما بارز و اصلی است، حتما به طرحواره درمانی روی آورید و از یک طرحواره درمانگر کمک بگیرید. زیرا زمان شکل گیری طرحواره های حوزه طرد و بریدگی عموما تا قبل از هفت سالگی است. لذا از قدرت بالایی برخورداراند و تغییر آنها بدون کمک یک طرحواره درمانگر مجرب شاید بسیار سخت و در مواردی غیر ممکن باشد. طرحواره های این حوزه عبارتند از:
طرحواره رهاشدگی چیست؟
طرحواره رها شدگی به انگلیسی: است. باور بنیادی و پایه در طرحواره رهاشدگی و بی ثباتی، ترک شدن است. افراد با طرحواره رهاشدگی همیشه منتظر اند تا نزدیکترین افراد خود را ازدست بدهند. آنها عمیقا معتقد اند بالاخره اتفاقی رخ می دهد تا عزیزانشان را از دست بدهند. این اتفاق می تواند هر چیزی مانند بیماری، مرگ و یا حتی خیانت باشد. این باور چنان فشاری را به افراد با طرحواره رهاشدگی تحمیل می کند که، همواره با ترس و عذاب زندگی میکنند. کوچک ترین رفتار از جانب عزیزانشان را به گونه ای تفسیر کرده و شاخ و برگ می دهند که نهایت به ترک شدن و تنهایی آنها ختم میشود. اصلی ترین نشانه افراد با طرحواره رها شدگی، ترس از تنهایی است. افراد با تله رها شدگی نسبت به جدایی های کوتاه مدت هم واکنش هایی هیجانی از خود نشان می دهند. در ادامه به بررسی کامل این طرحواره می پردازیم و روش درمان طرحواره رهاشدگی را نیز عنوان می کنیم.
رفتارهای شاخص افراد با طرحواره رهاشدگی عبارتند از:
- وابستگی شدید به افراد مهم زندگی،
- انحصارطلبی و کنترل کنندگی افراطی به گونه ای که قصد کنترل تمام مدت پارتنر خود در همه ضمینه ها را دارند،
- تمایل به سرزنش و مجازات دیگران به جرم رها کردن آنها،
- احساس حسادت نسبت به افراد مهم زندگی،
- رقابت طلبی با رقبای عشقی خیالی